در را که بستم
شکستم
هر روز صبح بخیر می گویم به خرده هایم
انگار از صدایم خوششان آمده که هی بیشتر می شوند
ریزتر می شوند
*****
در را که بستم
گذشتی
اشک می ریزم به پهنای رفتنت
تا آب باشد پشت سرت را ...
آب هم آب های قدیم!
*****
در را که بستم
دنیا
تمام شد.